عشق یعنی سالها تنها زیر خاک

عشق یعنی سالها تنها زیر خاک


مرگ من روزی فراخواهد رسید

در بهاری روشن از امواج نور.در زمستانی غبار الود و دور یا خزانی خالی از فریاد و شور

مرگ من روزی فراخواهد رسید

روزی از این تلخ و شیرین روزها.روز پوچی همچو روزان دگر.سایه ی امروز و دیروزها

دیدگانم همچو دالانهای تر.گونه هایم همچو مرمرهای سرد

ناگهان خوابی مرا خواهد برد

خاک میخواند مرا.مردم به خویش میرسند از ره که در خاکم نهند

آه....

شاید عاشقانم نیمه شب گل بروی گور غمناکم نهند

چشم تو در انتظار نامه ای خیره میماند

بی تو و دور از ضربه های قلب تو قلب من میپرسد آنجا زیر خاک

بعدها نام مرا باران و باد نرم میشویند از رخسار سنگ

گور من گمنام می ماند بر راه

فارغ از افسانه های نام و ننگ....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: عاشق تنها ׀ تاریخ: چهار شنبه 4 آبان 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , nabzeeshgh.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com